,

سلسله جلسات طلوع تا ظهور جلسه پنجم

جلسه پنجم طلوع تا ظهور

تغییر اندیشه در فرآیند تبلیغی جریان های انحرافی مهدویت

در پنجمین جلسه از سلسله نشست‌های «طلوع تا ظهور»، آیت‌الله نجم‌الدین طبسی با رویکردی روایی و علمی، به بررسی دقیق نشانه‌های ظهور، آسیب‌شناسی پدیده توقیت، و نقش علما در دوران غیبت و ظهور می‌پردازد. با تأکید بر ضرورت پژوهش‌های مستند، نقد رویکردهای ناصحیح و ترویج بینش ولایی، این جلسه فراخوانی است به تعمیق اندیشه دینی و پاسداشت میراث عالمان بزرگ در عرصه مهدویت.

در ادامه متن کامل جلسه و فایل صوتی آن را می‌توانید مشاهده بفرمایید.

صوت جلسه پنجم طلوع تا ظهور

بسم الله الرحمن الرحیم

اندیشکده مهدویت و انقلاب اسلامی آستان مقدس مسجد جمکران تقدیم می‌کند:

جلسه پنجم سلسله نشست های طلوع تا ظهور

موضوع: تحلیل نشانه‌های ظهور و آسیب‌شناسی تطبیق آن

آیت الله نجم الدین طبسی

۲۱ بهمن ۱۴۰۳


الحمدلله رب‌العالمین و صلی‌الله علی محمد و آله الطاهرین
اللهم صل علی حجتک، ولی‌عصرت، امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف)

در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، این مناسبت فرخنده را به شما عزیزان تبریک عرض می‌کنم. از خدای متعال مسئلت دارم که کشور ما را از بلایا محفوظ دارد، توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی را خنثی کرده و این نظام را در پناه حضرت ولی‌عصر (عجل‌الله فرجه) پایدار بدارد.

از حضور ارزشمند شما بزرگواران که با وجود سرمای هوا و ایام استراحت، با اشتیاق در این جلسات علمی و اعتقادی شرکت می‌کنید، صمیمانه قدردانی می‌کنم. این حضور شما نشان‌دهنده علاقه‌مندی صادقانه به مباحث مهدویت و ارادت خالصانه به امام عصر (عج) است؛ ان‌شاءالله مورد رضایت آن حضرت قرار گیرد و در دنیا و آخرت مشمول عنایت ایشان باشید.

مهجوریت مباحث مهدویت در فضای حوزوی

یکی از دغدغه‌هایی که باید به‌صورت جدی به آن پرداخت، کم‌توجهی به مباحث مهدویت در حوزه‌های علمیه است. اگرچه در سال‌های اخیر، تلاش‌هایی در جهت تخصصی‌سازی این مباحث صورت گرفته و خوشبختانه درس خارج مهدویت به‌صورت رسمی در برنامه درسی برخی مراکز حوزوی گنجانده شده است، اما در مقایسه با ده‌ها درس خارج فقه و اصول، تنها یک درس خارج مهدویت در حوزه علمیه قم برگزار می‌شود. این خود گواهی است بر جایگاه حاشیه‌ای این حوزه از دانش دینی.

در دیدارهایی که با برخی مراجع و اساتید بزرگوار همچون مرحوم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (رحمه‌الله علیه) داشتم، پیشنهاد دادم که چرا نباید مانند سایر دروس اصلی، مباحث مهدویت نیز در سطوح متعدد و با اشراف مراجع عظام و فقهای برجسته حوزه تدریس شود. این غفلت‌ها باعث شده است تا بعضاً افراد غیرمتخصص وارد این عرصه حساس شوند و بدون شناخت دقیق از متون دینی، ادعاهایی مطرح کنند که می‌تواند پیامدهای فکری و اعتقادی سنگینی به دنبال داشته باشد.

ضرورت آسیب‌شناسی در ترویج فرهنگ مهدویت

عدم توجه به لزوم تخصصی‌سازی مباحث مهدویت موجب شده است که در برخی موارد، افراد ناآگاه با استفاده از فضای رسانه‌ای و بیان عوام‌پسند، دیدگاه‌هایی ارائه دهند که با اصول مسلم عقاید شیعه همخوانی ندارد. از جمله این آسیب‌ها، تلقین شبهاتی نظیر «مراجع مانع ظهور هستند» است که گاه از سوی برخی جریان‌های منحرف مطرح می‌شود.

ضروری است که این حوزه به‌طور جدی مورد آسیب‌شناسی قرار گیرد و با رویکردی علمی، جایگاه واقعی آن در منظومه فکری و اعتقادی شیعه تثبیت شود. اگر همان‌گونه که فقه و اصول جایگاه دارند، برای مهدویت نیز کرسی‌های رسمی و دروس سطح عالی برگزار شود، شاهد رشد متوازن و مصون‌سازی بدنه علمی و مردمی جامعه خواهیم بود.

بحث «توقیت» در ظهور امام زمان (عجل‌الله فرجه)

یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در مباحث مهدویت نیازمند دقت و روشنگری است، مسئله «توقیت» یا تعیین زمان ظهور امام عصر (عج) است. متأسفانه برخی افراد بدون توجه به احادیث معتبر و هشدارهای صریح اهل‌بیت (ع)، اقدام به تعیین زمان برای ظهور می‌کنند که این عمل از نظر دینی ممنوع است و در روایات متعددی از آن نهی شده است.

در سلسله درس‌های خارج مهدویت که از حدود ۱۶ سال پیش آغاز کرده‌ام، این موضوع را به‌صورت مفصل بررسی کرده‌ام. مجموعه‌ای ۲۰ جلدی از مباحث مهدویت تدوین شده که شامل بررسی دقیق روایات، تحلیل رجال، تفسیر متون و نگاه تطبیقی به منابع شیعه و اهل‌سنت است. همچنین اثر گران‌سنگ «معجم احادیث الامام المهدی» که در زمان جنگ تدوین شد، حاصل حدود ۴۰ سال تلاش علمی است و در آن کلیه احادیث مرتبط با امام زمان (عج) گردآوری و تحلیل شده است.

در مسئله توقیت باید به این نکته توجه داشت که گرچه امامان معصوم (ع) به علم غیبی دسترسی دارند، اما مأذون به افشای برخی علوم خاص از جمله زمان دقیق ظهور نیستند. در این زمینه، روایات متعددی وجود دارد که دلالت دارند حتی پیامبر اکرم (ص) نیز مأمور به بیان این زمان نبوده‌اند.

توصیه‌ای به پژوهشگران و طلاب

از طلاب و پژوهشگران محترم تقاضا دارم که پیش از بیان یا انتشار هرگونه دیدگاه در حوزه مهدویت، به منابع اصیل و معتبر مانند «کتب اربعه» به‌ویژه «کافی شریف» رجوع کنند. همچنین لازم است از شروح معتبر همچون مرآة العقول علامه مجلسی، شروح ابن‌قرّی ترکی، و دیگر آثار حدیث‌پژوهان برجسته بهره‌مند شوند. مباحث مهدوی نیازمند دقت فراوان، تحلیل روشمند و شناخت دقیق از رجال و اصول حدیثی است؛ هرگونه اظهار نظر سطحی در این زمینه می‌تواند آسیب‌زا باشد.

مهدویت یکی از ارکان اعتقادی مذهب شیعه است که نباید در حاشیه قرار گیرد. امیدوارم با اهتمام بیشتر مراکز علمی و حوزوی، جایگاه واقعی این بحث احیا شود. از آستان مقدس مسجد مقدس جمکران و شما عزیزانی که در این مسیر نقش‌آفرین هستید، صمیمانه قدردانی می‌کنم. ان‌شاءالله همگی مشمول عنایات حضرت بقیة‌الله الاعظم (عج) قرار گیریم و در رکاب آن حضرت، به توفیق خدمت نائل شویم.

ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) و حتمیت آن: بررسی روایات و دیدگاه‌های مختلف

موضوع ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) و حتمیت آن یکی از مسائل مهم در مباحث مهدویت است که همواره مورد توجه علمای شیعه و سنی قرار گرفته است. در این مقاله، به بررسی برخی از روایات معتبر و تحلیل دیدگاه‌های مختلف درباره زمان ظهور و ارتباط آن با علم الهی و انسان‌ها پرداخته می‌شود.

۱. حتمیت ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام)

ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) یکی از مسائل حتمی در اندیشه شیعه است. طبق بسیاری از روایات معتبر، ظهور امام مهدی (علیه‌السلام) یک امر قطعی است که هیچ‌گونه تردیدی در آن وجود ندارد. این مسئله به‌طور خاص در قرآن و احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) ذکر شده است.

در برخی از احادیث از پیامبر اسلام (صلى‌الله‌عليه‌وآله) نقل شده که «الْمَهْدِيُ مِنِّي، مِنْ عِتْرَتِي مِنْ وَلَدِي»، یعنی حضرت مهدی (علیه‌السلام) از نسل پیامبر و از اهل بیت او خواهد بود. همچنین، در روایات مختلفی آمده که ظهور او خواهد آمد و بر این اساس، منتظران باید ایمان به حتمیت آن داشته باشند.

۲. علم به زمان ظهور و محدودیت‌های آن

یکی از مسائل پیچیده در موضوع مهدویت، بحث علم به زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) است. طبق بسیاری از روایات، زمان دقیق ظهور امام زمان (علیه‌السلام) در علم الهی نهفته است و هیچ‌کس جز خداوند نمی‌تواند آن را پیش‌بینی کند.

آیه شریفه قرآن که به مسئله قیامت اشاره دارد و در آن می‌فرماید «إِنَّ اللَّـهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (لقمان: ۳۴)، اشاره دارد به این که هیچ‌کس نمی‌تواند از زمان وقوع قیامت یا سایر امور غیبی مانند ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) آگاه شود، مگر خداوند. این مسئله در احادیث مختلف نیز تأکید شده است.

۳. دیدگاه‌ها در خصوص توقیت ظهور

در میان علمای شیعه و سنی، نظرات متفاوتی در خصوص توقیت ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) وجود دارد. برخی از علمای اهل سنت، ظهور امام مهدی (علیه‌السلام) را به یک تاریخ خاص نسبت داده‌اند، اما در منابع معتبر شیعه، تأکید بر این است که زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) مشخص نبوده و تنها خداوند از آن آگاه است.

شیخ طوسی در کتاب الغيبة خود می‌فرماید که زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) برای ما مشخص نیست و این مسئله به مشیت الهی بستگی دارد. در این راستا، حتی اگر برخی از روایات از زمان دقیق ظهور صحبت کرده باشند، این زمان‌ها بر اساس شرایط خاص و تغییرات زمانی متفاوت خواهند بود.

۴. علم امامان و تفاوت آن با علم خداوند

در برخی روایات آمده است که علم امامان (علیهم‌السلام) محدود به علوم خاصی است که به آنها آموخته شده است و حتی برخی از علوم خاص به خداوند تعلق دارد. به‌عنوان مثال، در حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که علم دو قسم است؛ قسم اول علم خاص خداوند است و قسم دوم علمی است که به اهل بیت داده شده است. این اشاره به این دارد که امامان (علیهم‌السلام) از علوم غیبی خاصی آگاه هستند، اما برخی مسائل مانند زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) تنها در علم خداوند قرار دارد.

۵. تأثیر تغییر شرایط بر زمان ظهور

یکی از نکات مهمی که در روایات به آن اشاره شده، این است که زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) می‌تواند تحت تأثیر تغییرات شرایط و اوضاع اجتماعی قرار گیرد. به عبارت دیگر، اگر شرایط آماده نباشد، خداوند ممکن است زمان ظهور را به تأخیر اندازد. شیخ طوسی در کتاب الغيبة این نکته را مطرح می‌کند که اگر شرایط تغییر کند، ممکن است زمان ظهور تغییر کند و به همین دلیل، هیچ‌کس نمی‌تواند تاریخ دقیق ظهور را پیش‌بینی کند.

۶. ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) و تأثیرات جهانی

ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) نه تنها یک تغییر بزرگ در جهان اسلام، بلکه یک تحول جهانی خواهد بود. در این زمان، حضرت مهدی (علیه‌السلام) با حکومت جهانی خود، عدل و انصاف را در سراسر جهان برقرار خواهد کرد. بر اساس روایات مختلف، حضرت مهدی (علیه‌السلام) با یاری خداوند، حکومت جهانی را تأسیس خواهد کرد و تمامی ظلم و فساد موجود در جهان را از بین خواهد برد.

بحث درباره زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) و حتمیت آن همواره مورد توجه بوده است. در این مقاله به بررسی روایات مختلف و دیدگاه‌های علمای شیعه و سنی پرداخته شد. آنچه که روشن است، این است که زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) تنها در علم خداوند قرار دارد و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را پیش‌بینی کند. همچنین، تأکید بر حتمیت ظهور و نقش آن در تحقق عدالت جهانی از مهم‌ترین مسائل مرتبط با مهدویت است.

اگرچه انسان‌ها می‌توانند منتظر ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) باشند، اما باید از هرگونه تلاش برای پیش‌بینی زمان دقیق آن پرهیز کنند و ایمان به وعده الهی داشته باشند که در زمان مناسب، حضرت مهدی (علیه‌السلام) ظهور خواهد کرد و جهان را به عدالت خواهد رساند.

نقد تطبیق‌های بی‌اساس و تحلیل نقش دولت صفویه در تقویت تشیع

در تاریخ معاصر ایران، یکی از مسائل پرچالش، تطبیق‌های نادرست و بی‌اساس در خصوص شخصیت‌ها و رویدادهای مهم مذهبی است. بسیاری از این تطبیق‌ها، به‌ویژه در زمینه ظهور و مسائلی مانند مهدویت، ناشی از احساسات و برداشت‌های نادرست است که ممکن است به گمراهی و انحراف در فهم دینی منجر شود. سخنران در اینجا به این موضوع پرداخته و به‌طور خاص به نقش تاریخی دولت صفویه و برخی از تطبیق‌های بی‌اساس در خصوص شخصیت‌هایی مانند سید خراسانی اشاره می‌کند.

نقش دولت صفویه در تقویت تشیع

دولت صفویه در ایران یکی از مهم‌ترین حکومت‌هایی بود که مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی کشور معرفی کرد و در راستای تقویت آن اقدامات زیادی انجام داد. به‌ویژه در این دوره، تشیع نه تنها به‌عنوان یک دین در ایران گسترش یافت، بلکه در زمینه‌های فرهنگی، مذهبی و اجتماعی نیز تثبیت شد. یکی از اقدامات مهم دولت صفویه در این راستا، ساخت کاروانسراهای متعدد در مسیر زوار امام حسین (علیه‌السلام) بود. این کاروانسراها در مسیرهای مختلف از نجف تا کربلا و از اصفهان تا مشهد ساخته شدند و به زوار امام حسین خدمات ارائه می‌دادند.

در این زمینه، علمای شیعه مانند علامه مجلسی و دیگر شخصیت‌های مذهبی آن دوران نقش برجسته‌ای ایفا کردند. این علمای بزرگ نه تنها در گسترش و تثبیت مذهب تشیع در ایران تأثیرگذار بودند، بلکه در جمع‌آوری و حفظ کتب دینی نیز نقشی اساسی داشتند. علامه مجلسی با جمع‌آوری کتب روایی و دینی در دوره‌ای که دسترسی به منابع مذهبی بسیار دشوار بود، به حفظ و گسترش فرهنگ شیعی کمک کرد. این اقدامات، در کنار خدمات سیاسی و فرهنگی دولت صفویه، باعث شد که تشیع در ایران به‌عنوان مذهب رسمی کشور تثبیت شود.

نقد تطبیق‌های بی‌اساس و تأکید بر دقت در تحلیل‌ها

اما با وجود اهمیت تطبیق‌های تاریخی، یکی از مشکلات عمده در این زمینه، تطبیق‌های شتابزده و بی‌اساس است که برخی افراد در تلاش برای تفسیر روایات دینی انجام می‌دهند. برای مثال، در برخی موارد، تطبیق‌های نادرست و عجولانه درباره شخصیت‌هایی مانند سید خراسانی مطرح می‌شود که این امر می‌تواند به ایجاد دیدگاه‌های اشتباه و خطرناک منجر شود.

او در نقد تطبیق‌های شتابزده درباره سید خراسانی می‌گوید: “هیچ‌کس حق ندارد با سرعت و بدون تحقیق دقیق، تطبیقی را از شخصیت‌های مذهبی بزرگ به دست دهد که ممکن است باعث اشتباه در فهم اعتقادات مردم و ایجاد بحران‌های فکری در میان پیروان شود.” تطبیق نادرست میان سید خراسانی و شخصیت‌های روایات مهدوی، می‌تواند سبب انحراف از مسیر صحیح تاریخی و دینی شود.

تطبیق سید خراسانی

یکی از تطبیق‌هایی که در برخی مواقع به‌طور شتابزده صورت می‌گیرد، تطبیق شخصیت سید خراسانی با مقام معظم رهبری (مدظله العالی) است. تطبیق‌هایی که به‌ویژه در میان برخی گروه‌های مذهبی و سیاسی در ایران مطرح می‌شود، به‌طور نادرست سید خراسانی را با چنین شخصیتی ارزشمندی یکی می‌داند. این تطبیق‌ها نه تنها فاقد مبنای علمی و روایی هستند، بلکه می‌توانند به گمراهی و اشتباهاتی در فهم مسائل مهدوی و تاریخی منجر شوند.

با وجود این که رهبری معظم انقلاب شخصیت واقعی و با اصالت است که پیشینه‌ای معتبر در تاریخ مذهبی ایران دارد در حالی که ما از سید خراسانی اطلاعات کاملی نداریم و نمی توانیم حتی برای چند دقیقه از او صحبت کنیم. بنابراین تطبیق سید خراسانی با حضرت آقا جفای به شخصیت بزرگوار رهبری است و این تطبیق‌های بی‌اساس و عجولانه تنها باعث گمراهی و اشتباه در فهم حقیقت می‌شود.”

تأکید بر نقد تطبیق‌های شخصیت‌ها در تاریخ معاصر

سید حسن نصرالله در زمینه مسائل مهدوی پیشروتر از بسیاری از ما بوده است و در مسائل مهدوی بسیار جدی و پیگیر بود. او حتی به نکات ریزتر نیز توجه داشت. اما اگر کار غلطی صورت بگیرد می گوییم اشتباه بوده است. چرا ایشان را «یمانی» معرفی کردند؟ اگر ما  روی این مساله سرمایه گذاری می کردیم چه بر سر عقاید مردم می آمد؟ بااین وجود خود سید حسن نصرالله هیچ‌گاه اجازه نداد که چنین تصورات نادرستی منتشر شود.

ما را می‌توانید در کانال ایتا دنبال کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *