,

سلسله جلسات طلوع تا ظهور جلسه سوم

طلوع تا ظهور جلسه سوم

بررسی تحولات منطقه و سوریه با نگاهِ مهدوی

در سومین جلسه از سلسله نشست‌های «طلوع تا ظهور»، دکتر شهبازیان با رویکردی سنن‌محور و عقل‌گرایانه، به بررسی تحولات منطقه‌ای در سوریه، عراق، یمن و فلسطین می‌پردازد. ایشان با نقد تطبیق‌گرایی سطحی و تبیین جایگاه عمل صالح، استکبارستیزی، و وظیفه‌محوری در دوران غیبت، نگاهی مسئولانه، تمدنی و امیدبخش به مفهوم انتظار و مهدویت ارائه می‌دهد.

در ادامه متن کامل جلسه و فایل صوتی آن را می‌توانید مشاهده بفرمایید.

صوت جلسه سوم طلوع تا ظهور

بسم الله الرحمن الرحیم

اندیشکده مهدویت و انقلاب اسلامی آستان مقدس مسجد جمکران تقدیم می‌کند:

جلسه سوم سلسله نشست های طلوع تا ظهور

موضوع: بررسی تحولات منطقه و سوریه با نگاهِ مهدوی

استاد دکتر شهبازیان

۱۷ بهمن ۱۴۰۳


مقدمه: ضرورت تحلیل تحولات منطقه با نگاه موعودباورانه

بسیاری از مؤمنان وعلاقه‌مندان به مهدویت، در طول سال‌های اخیر، درباره ارتباط تحولات منطقه با نشانه‌های ظهور امام زمان (عج) سخن گفته‌اند. از طوفان الاقصی تا تحرکات گروه‌های تکفیری مانند داعش و جبهه‌النصره، موجی از پرسش‌ها، گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌ها در فضای عمومی و مجازی ایجاد شد.

یکی از پررنگ‌ترین این پرسش‌ها، درباره شخصیت‌هایی نظیر سفیانی و زمان نزدیکی ظهور بود. اما آنچه در این سخنان دنبال می‌شود، نگاهی سطحی به پدیده‌های بزرگ دینی و تاریخی است. این نوشتار تلاش می‌کند با اتکا به قواعد و سنن الهی، تحلیلی عمیق، منسجم و الهی ارائه دهد.


قاعده‌محوری در تحلیل تحولات آخرالزمانی

از دیدگاه دینی، سنت‌ها یا سنن الهی، قواعد ثابتی هستند که نظام هستی بر آن‌ها بنا شده است. این سنت‌ها برخلاف برخی گمانه‌زنی‌ها، نه تنها محدود به روایات، بلکه برگرفته از قرآن، عقل و تجربه تاریخی هستند.

در نتیجه، اگر مؤمنی بخواهد تحولات جهانی و منطقه‌ای را تحلیل کند، باید مجهز به این قواعد باشد؛ قواعدی که ثبات‌بخش اندیشه در مواجهه با بحران‌ها هستند.


قاعده اول: ایمان و عمل صالح؛ محور حرکت در عصر غیبت

در نگاه اسلامی، اصل بنیادین در دوران غیبت، ایمان همراه با عمل صالح است. قرآن کریم بارها و بارها این دو را در کنار هم می‌آورد:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»

این دو مفهوم، زیربنای جامعه منتظر و مؤمن است و روایات نیز این قاعده را تأیید می‌کنند. به‌ویژه در آیات سوره «والعصر» که تأویل آن را به دوران غیبت و شخص حضرت ولی‌عصر (عج) دانسته‌اند، آمده:
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات.

در اندیشه شیعی، این قاعده به‌گونه‌ای است که جریان‌هایی مانند انجمن حجتیه را زیر سؤال می‌برد؛ چرا که این جریان صرفاً به ایمان ذهنی بسنده می‌کند و از مسئولیت اجتماعی و عمل صالح فاصله دارد.


قاعده دوم: استکبارستیزی، شاخصه عملکرد مؤمنانه

یکی دیگر از شاخصه‌های انتظار در عصر غیبت، عملیاتی بودن اقدامات منتظرانه است. مؤمن واقعی، کسی است که اقداماتش نه تنها مفید، بلکه موجب رنجش مستکبران و دشمنان دین می‌شود.

قرآن در آیات متعدد، به پیامبران و مؤمنان دستور می‌دهد که در برابر طواغیت بایستند. همان‌گونه که حضرت موسی (ع) در برابر فرعون ایستاد که می‌گفت:
أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى
در جهان امروز نیز باید مقابل ادعای رهبری نظام سلطه جهانی، ایستاد.


قاعده سوم: حمایت از مستضعفان؛ رکن تفکر مهدوی

در قرآن آمده است:
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ
خداوند وعده داده که مستضعفان را وارث زمین گرداند.

در نگاه مهدوی، حمایت از مستضعفان (اعم از شیعه یا غیرشیعه، مسلمان یا غیرمسلمان) مسئولیتی الهی است. حتی کسانی که در آمریکا، اروپا یا آفریقا دچار استضعاف فکری‌اند، باید به آن‌ها توجه کرد و بیداری آن‌ها را فراهم آورد.


قاعده چهارم: امید، لازمه حرکت مهدوی

بدون امید، حرکت بی‌معناست.
انتظارِ مهدوی، بدون امید به پیروزی، به یأس و انزوا ختم می‌شود. خدای متعال بارها در قرآن وعده داده که ظلم پایدار نخواهد ماند و زمین در نهایت در اختیار صالحان قرار خواهد گرفت:
إِنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ


کیفیت مهم‌تر از کمیت است

مؤمنان در هر دوره‌ای ممکن است از نظر تعداد در اقلیت باشند، اما در مکتب قرآن و اهل‌بیت، کیفیت ایمان و پایداری، مهم‌تر از کثرت عددی است.

در آیه:
«كَمْ مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً»،
به صراحت تأکید شده که پیروزی با ایمان و استقامت ممکن است نه با کثرت.


باید از درون جامعه برخاست

مؤمن منتظر، نباید خود را از میدان جامعه کنار بکشد و در انزوا بنشیند. اگر جامعه دچار مشکلات فرهنگی و اخلاقی شده، وظیفه مؤمن آن است که در میدان بماند، آگاه‌سازی کند، مقاومت کند و در مسیر تربیت گام بردارد.


تحلیل نقش جمهوری اسلامی در معادلات منطقه‌ای

با توجه به قواعد بالا، باید گفت حضور جمهوری اسلامی ایران در مسائل منطقه‌ای، به‌ویژه در کشورهای چون سوریه، یمن، لبنان، فلسطین، نیجریه و…، نه‌تنها قابل دفاع، بلکه واجب و ضرورتی مهدوی و دینی است.

هر کس در جبهه استکبارستیزی و در کنار مستضعفان باشد، در جبهه حق قرار دارد—صرف‌نظر از مذهب یا ملیت.


نتیجه‌گیری

در پایان، اگر بخواهیم تحولات منطقه‌ای، مانند حضور گروه‌های افراطی یا جنایات تروریستی یا مقاومت‌های ضدصهیونیستی را تحلیل کنیم، باید با این عینک وارد شویم:

  • آیا این حرکت در جهت استکبارستیزی است؟
  • آیا حمایت از آن، موجب تقویت جبهه حق می‌شود؟
  • آیا این حمایت، برآمده از قاعده‌های مهدوی است؟

در این صورت، وظیفه منتظر، عمل، جهاد، مقاومت، حمایت، تبلیغ و تربیت است نه تماشا و ناامیدی.


ما منتظر ظهوریم، اما نه منفعل؛ ما سازنده زمینه‌ایم، نه فقط دعاگو.

مقدمه: مهدویت و تحولات منطقه‌ای

تحولات منطقه، به‌ویژه در سال‌های اخیر با ظهور جریان‌هایی مانند داعش، تحریرالشام و حوادث مرتبط با سوریه، فلسطین و لبنان، بار دیگر نگاه‌ها را به سمت آموزه‌های مهدویت و نشانه‌های ظهور معطوف کرده است. در چنین فضایی، تحلیل‌ها و برداشت‌های متنوعی از این تحولات ارائه شده که برخی از آنها مبتنی بر متون دینی و برخی متکی به رویکردهای تطبیقی است. این نوشتار درصدد تبیین نگاهی سنن‌محور، وظیفه‌محور و واقع‌بینانه نسبت به این تحولات و پرهیز از آسیب‌های تطبیق‌گرایی است.


بخش اول: سنت‌محوری در تحلیل وقایع آخرالزمانی

۱. قاعده‌ی کلی: سنن الهی ملاک تحلیل

برای فهم صحیح تحولات سیاسی و اجتماعی، به‌ویژه در منطقه شامات، باید قواعد ثابت قرآنی و سنن الهی را ملاک تحلیل قرار داد. این سنن، همچون «نصرت اهل ایمان»، «وارث شدن مستضعفان»، و «ابطال باطل» ستون‌های تحلیل دینی‌اند. تحلیل‌هایی که صرفاً بر اساس تحولات سطحی و تطبیق روایات بدون توجه به سنن الهی شکل می‌گیرند، غالباً از دقت کافی برخوردار نیستند.

۲. اصل ایمان و عمل صالح

قرآن کریم و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام بارها تأکید کرده‌اند که نجات در دوران غیبت مخصوص کسانی است که مؤمن بوده و به عمل صالح روی آورند. این دو عنصر باید توأمان باشند. هر گفتمانی که یکی را فدای دیگری کند (چه تفکر انجمن‌گونه و چه نگاه سکولار) از مسیر صحیح خارج است.


بخش دوم: نقد تطبیق‌گرایی در نشانه‌های ظهور

۱. آسیب‌های تطبیق‌گرایی

یکی از آفات رایج در تحلیل تحولات منطقه‌ای، تطبیق شتاب‌زده و غیرعلمی نشانه‌های ظهور با مصادیق موجود است. برای نمونه، در جریان ورود داعش به سوریه و عراق، برخی افراد، این گروه را مصداق قطعی سفیانی دانستند و بر این اساس فتوا به ترک جهاد دادند؛ چرا که تصور کردند مبارزه با سفیانی مخالفت با تقدیر الهی است.

۲. تناقض در پذیرش «بدا» و تطبیق قطعی

کسانی که به‌صورت قطعی تطبیق می‌دهند، نمی‌توانند هم‌زمان قائل به «بدا» در علائم ظهور باشند؛ زیرا در صورت پذیرش بدا، اساس تطبیق قطعی زیر سؤال می‌رود. اگر خون شهدای مدافع حرم باعث تغییر در نشانه‌های ظهور شده، پس چگونه می‌توان تطبیق‌های قطعی را ادامه داد؟


بخش سوم: وظیفه‌محوری در عصر غیبت

۱. نگاه تمدنی به مهدویت

رهبران انقلاب اسلامی، به‌ویژه حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، همواره بر نقش تمدنی شیعه در دوره غیبت تأکید کرده‌اند. مهدویت به‌معنای گوشه‌نشینی، دعا و بی‌عملی نیست، بلکه زمینه‌سازی برای ظهور از طریق تشکیل امت، تقویت جبهه مستضعفین، و مقابله با استکبار جهانی معنا می‌یابد.

۲. تعامل با سایر فرق اسلامی

تأکید انقلاب اسلامی بر امت‌سازی، ما را به تعامل با دیگر گروه‌های اسلامی، مانند زیدیان یمن، حماس در فلسطین، و دیگر جریان‌های مقاومت فرامی‌خواند. تمایز مذهبی نباید مانع همکاری در جبهه‌ی واحد مستضعفان شود، چرا که این دقیقاً راهبرد دشمن است که مسلمانان را در مقابل هم قرار دهد.


بخش چهارم: آسیب‌شناسی رویکردهای افراطی

۱. بدبینی نسبت به جامعه و یأس‌گرایی

نگاه بدبینانه و سیاه به جامعه، از جمله دیدن فساد عمومی و کاهش التزام دینی در برخی اقشار، نباید منجر به انزوا و ترک میدان شود. وظیفه‌ی مؤمن، امیدآفرینی و حرکت فرهنگی مؤثر است، نه خانه‌نشینی و یأس‌پراکنی.

۲. تخریب و تهمت به جای نقد علمی

نقد عملکرد افراد یا جریان‌ها باید علمی، مستدل و محترمانه باشد. نسبت دادن اتهامات بی‌اساس به مسئولان یا شخصیت‌ها با توجیهات ضعیف، به فرهنگ گفت‌وگوی دینی آسیب می‌زند و وحدت جامعه دینی را تضعیف می‌کند.


بخش پنجم: راهبرد پیشنهادی

۱. تقویت نگاه سنن‌محور

تحلیل تحولات منطقه و سایر رخدادهای جهانی باید با تکیه بر سنت‌های الهی، نه گمانه‌زنی‌های غیرقطعی، انجام گیرد. آنچه قرآن و روایات به‌صورت قطعی بر آن تأکید دارند—همچون «وعده وراثت زمین به صالحان»—اساس حرکت و امیدبخشی ماست.

۲. حفظ امید و حرکت

باید همواره با امید به آینده و با باور به تحقق وعده‌های الهی، وظایف خود را انجام دهیم. نگاه به عقب، افراط در تطبیق و یا انتظار منفعلانه، مانع رشد تمدنی خواهد بود.


نتیجه‌گیری: وظیفه‌محوری در عصر غیبت، راه نجات

در مجموع، راه مواجهه صحیح با تحولات منطقه‌ای و جهانی در پرتو مهدویت، نه تطبیق‌گرایی و نه سکوت و انفعال، بلکه «شناخت سنت‌ها»، «پایبندی به وظایف دینی و اجتماعی» و «حفظ امید به تحقق وعده الهی» است.

ما را می‌توانید در کانال ایتا دنبال کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *