کتاب: دکان کاموافروشی
نویسنده: مونا جوان
تصویرگر: سحر رضائیه زاد
مخاطب: کودک
ناشر: کتاب جمکران
داستان سه کاموای زرشکی است که یک سال است در دکان کاموا فروشی عمو پرویز مانده اند و دلشان می خواهد که یکی بیایید و آن ها را بخرد و تبدیل به یک لباس زیبا بشوند. تا اینکه یکی از روزها دخترک خندانی همراه با مادرش به دکان می آید و آن ها رو می خرد، اما دخترک کامواها را در اتوبوس جا می گذارد و می رود و سرنوشت کامواها عوض می شود
برشی از کتاب:
شبها که همۀ دکانها میبستند، عموپرویز هم دکانش را میبست و میرفت خانه. آن وقت بود که جشن کامواها شروع میشد. کامواها سوار بر رشته های پیرکاموا، توی دکان تاب میخوردند و خوشحال، آواز سر میدادند. بعضی از کامواها با کمک رگه های طلایی و نقره ایشان، نور میانداختند توی دکان. کامواهای دیگر زیر نورها بازی و شادی می کردند و لذت میبردند.
برای تهیه کتاب دکان کاموافروشی به سایت فروشگاهی انتشارات کتاب جمکران مراجعه کنید:
دیدگاهتان را بنویسید