وقتی حرف از جنگ و جهاد است همه ما به نیروی شگرفی به اسم «ایمان به خدا» معترفیم. اما درآن پستوهای وجودمان کسی از ما می‌پرسد واقعا اینکه مومن به خدای مهربان و قیامت باشیم برای کشته شدن در میدان جنگ و قربانی کردن خانواده و خیلی چیزهای دیگر بس است؟! واقعا همین ایمانی که ما می‌فهمیم آدم‌های زیادی را پای ارزشهایشان نگه می‌دارد؟!
« خدا با ماست» روایت شفاف و متقنی برای پاسخ به همین سوال‌های ماست. آنهم از زبان کسی که «بودن» خدا در کنار ما را به چشم دیده و با گوشت و پوست و خونش لمس کرده است. مقام معظم رهبری سال‌های زیادی از نوجوانی و جوانی‌شان را پای به ثمر نشستن انقلاب و بعدتر دفاع از وطن در جنگ تحمیلی صرف کرده‌اند. این عمری که رفته، تجربه‌ها و تحلیل‌های ارزشمندی به جا گذاشته است که آقای اکبر شریفی کوشیده تا در این کتاب به آن بپردازد. « خدا با ماست» صرفا مجموعه‌ای از بیانات نیست. بلکه فصل بندی و نظام بخشی به این بیانات هم هست. در واقع شما فکر می‌کنید یک سلسله جلسات شیرین با مقام معظم رهبری دارید. انگار که هرصبح شال وکلاه می‌کنید و پای یکی از درس‌های این کتاب، به صدای رسا و پراز لطف ایشان گوش می‌کنید. گاهی با کلامشان به گذشته انقلاب می‌روید و گاهی برمی‌گردید توی زمان حال و به رابطه خودتان با خدا نگاهی عمیق تر می‌اندازید.
کتاب، هفت گفتار طلایی دارد. در این هفت گفتار، نویسنده ارتباط با خدای متعال را از تمامی جنبه ها پیش روی مخاطب حلاجی کرده است. و با انتخابهای بسیار دقیق بیانات رهبری را به طور منظم و مرتبطی کنارهم چیده است. گفتار اول در اهمیت و ارزش ارتباط با خداوند متعال را برای مخاطب روشن می‌کند. مثلا اینکه ارتباط با خداست که راه ماندگاری ونفوذ مردان حق است. یا اینکه این ارتباط از شروط نورانی کردن چشم و دل و دست یابی به بسیاری از حقایق است. البته نویسنده با یک دسته بندی درست ارزش این ارتباط را در دو عرصه فردی و اجتماعی بررسی می‌کند.
و بعد درگفتار دوم ویژگی‌های ارتباط با خدای مهربان مثل مشعل‌های کوچکی توی دست‌های مخاطب قرار می‌گیرد. گفتار سوم که از راه می‌رسد رسیده‌ایم به بخش شیرین ماجرا و آثار و برکات این ارتباط. خالی از لطف نیست بدانید اینجا هم عرصه فردی و اجتماعی به تفکیک بررسی می‌شود. در گفتار چهارم شرط‌های این ارتباط نورانی گفته می‌شود. شرط‌هایی مثل اخلاص، تلاش یا نفی بندگی از غیرخدا.گفتار پنجم عطر تلخی می‌دهد و آفت‌های عدم ارتباط با خدای رحمن را با مخاطبش در میان می‌گذارد. آفت‌هایی مثل تسلط دشمن و ذلت ملت، که در بعد اجتماعی بیان می‌شود. در واقعا انتشارات کتاب جمکران با همراهی نویسنده در این کتاب، دنبال آن است که مخاطب را با نگاهی به سرگذشت انقلاب اسلامی و رویکردی که امام ره در ارتباط با خدای متعال داشتند، آشنا کند. این واقعیتی است پیش روی ما. تجربه ایست که ملت ایران به خوبی آنرا درک می‌کند و برای نسل های امروز که از آن دورند، بسیار مغتنم است. شاید اگر کتاب به موضوع ارتباط با خدا، بدون توجه به این مصداق بزرگ در خاطره ملت ایران، می‌پرداخت این کتاب صرفا یک کتاب پژوهشی می‌شد. اما حالا یک اثر چندوجهی است که برای همه مردم قابل استفاده است. چه آنها که با انقلاب مو سفید کرده‌اند وچه آنها که به روزهای جنگ روایت‌ها رسیده و بار سنگینی بر دوش دارند.
گفتار ششم عوامل دوری و قطع ارتباط با خدای حکیم را در بیانات رهبری با مخاطب سهیم می‌شود و گفتار هفتم راه‌ها و وسایل ارتباط . در مجموع نکته ای نیست که کتاب نگفته باشد. جمله ای در بیانات رهبری نیست که کتاب برای شما به سوغات نیاورده باشد در باب این موضوع. کتاب دلنشین و پر نکته‌ای که به کار هر دو دنیای همه ما می‌آید.
دیدگاهتان را بنویسید