نمای دور:محمدرضا سرشار: «سگ خوب قصه ما» را در سال 1351 نوشتم. هدف از نوشتن این کتاب نگاهی دوباره به ادبیات متعهد و آرمانخواهانه دهه 50 است. این کتاب یک نوع ادبیات متعهد و آرمانخواهانه را در میان کودکان ترویج میدهد و جنبه نمادین دارد و به نوعی ادبیات رمزی است.
در کتاب «سگ خوب قصه ما» تغییری ندادم و تنها ویرایش شده است. این کتاب داستانی سگی است که در پی بهبود زندگیاش و تلاش هر چه بیشتر برای بهبود وضع زندگی نکبت بارشان است. بالاخره با اراده قوی به راه میافتد و تصمیم میگیرد که سختیها را پشت سر بگذارد و سگ گله شود و با افتخار زندگی کند. این داستان تمثیلی است برای انسانهایی که دست از تلاش و کوشش برداشتهاند و به وضع موجود خودشان رضایت دادهاند. این داستان برای نوجوانان میتواند بسیار آموزنده باشد و آنها را به تلاش و کوشش وادارد.
از کتاب:منظره عجیبی دید؛ سه سگ درشت هیکل، با چهار حیوان دیگر، گلاویز شده بودند. حیوانها تقریبا شکل سگ بودند. یادش آمد: «گرگ …» تمام بدنش به لرزه درآمد. مادرش همیشه با وحشت از گرگها یاد میکرد. کمی آن طرفتر، گله بزرگی بود. گاوها به هم چسبیده بودند و وحشت زده، ما…ما میکردند. گوسفندها خودشان را زیر شکم گاوها مخفی کرده بودند، و با تمام قدرت فریاد میزدند: «بع…بع!» مثل اینکه کمک میخواستند. گرگها سعی میکردند خودشان را به گله برسانند.
صفحه 24
سگ خوب قصه ما
10,000 تومان 9,000 تومان
نمای نزدیک:«سگ خوب قصه ما» داستان ماده سگ ولگردی را به تصویر میکشد که در خرابهای زندگی میکند و صبح تا شب لهله زنان دنبال غذا میگردد تا شکمش را سیر کند. این سگ آواره از روزی که خودش را شناخته زندگیاش همینطور ملالآور و یکنواخت میگذشته است. داستان از زمانی آغاز میشود که این سگ 6 توله به دنیا میآورد.
مادر هر روز با تولههایش برای جستجوی غذا میرود تا اینکه بالاخره تولهها بزرگ میشوند و تصمیم میگیرند از مادرشان مستقل شوند؛ هر کدام برای اینکه به طرفی بروند فکری به نظرشان میرسد یکی میگوید به خانه مردم برویم، سگ خانگی شویم و از اموالشان مراقبت کنیم، توله دیگر میگویدکه همراه کولیها برویم و توله سومی هم میگوید سگ گله شویم.
یکی از تولهها که شکل ظاهریش با دیگر تولهها فرق دارد و خالهای سرخ و بیمویی روی تنش نشسته است حرفهای جالبی میزند و میگوید: «ما نباید نوکری آدمهای پولدار را بکنیم و ته مانده سفرههای رنگی آنها را بخوریم، همچنین نباید مثل کولیها زندگی نکبتباری داشته باشیم بلکه باید مانند سگ گله نیرویمان را صرف مبارزه با گرگها کنیم و بهیاری روستاییان فقیر و باصفا برویم.» این سگ شجاع میگوید: «سگهای گله هم سگ هستند تنها فرقشان این است که تن به خفت نمیدهند و مثل یک قهرمان زندگی میکنند و مثل یک قهرمان میمیرند.»
سپس به یاری گلهای میرود که گرگ به آن حمله کرده و یکی از سگها را دریده است، گرگهایی که میخواستند به گله نیز حملهور شوند و گوسفندان را بدرند. سگ خوب قصه ما بیگدار به آب نمیزند و با کمک شعلههای آتش به سگهای دیگر کمک میکند و گله را از دست گرگها نجات میدهد.
«سگ خوب قصه ما» برای نوجوانان دوره راهنمایی تحصیلی نوشته شده و مجموع شمارگان چاپهای قبل این کتاب به 30 هزار نسخه میرسد.
سرشار در این کتاب نیز مانند سایر آثار خود، بی آنکه به پند و اندرز مستقیم بپردازد، با بهرهگیری از جذابیتهای داستانش ، حرف مهمی را با مخاطب خود در میان میگذارد؛ اینکه عزت نفس و آزادگی، بسیار ارزشمندتر از لذتهای گذرای زندگی است.
ناموجود
رده سنی |
کودک (ب – ج), نوجوان (ج – د) |
---|---|
قطع کتاب |
وزیری کوتاه |
تعداد صفحه |
32 |
ناشر | |
نویسنده | |
نوبت چاپ |
چهارم |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.