مرغ سوخاری برای جنازه

نمای نزدیک:«مرغ سوخاری برای جنازه» عنوان جلد دوم مجموعه طنز «قصه‌های غرب وحشی» با تصویرگری رضا مکتبی است که در کتاب نیز با شخصیت‌های داستان قبل مواجه می‌شویم؛ شخصیت‌هایی که حضور ثابتشان در داستان‌های مختلف این مجموعه، اگرچه هر بار به شناخت کامل‌تری ازآن‌ها منجر شده، اما هرگز به ورطه تکرار نیفتاده و همه رفتار‌ها و دیالوگ‌هایشان در هر کدام از قصه‌ها در اختیار پیشبرد داستان بوده است.
شفیعی در این کتاب نیز خواننده را از‌‌‌ همان ابتدا با عنوان داستان غافلگیر کرده و با خودش به دنیای فانتزی گربه‌های وسترن می‌برد. «مرغ سوخاری برای جنازه» داستان درگیر شدن کلانتر در دستگیری سردسته یک باند جنایتکار است که از پوست گربه‌ها کیف زنانه درست می‌کنند، غافل از اینکه خود کلانتر بدون اینکه خبر داشته باشد، در حال همکاری با این گربه جنایتکار است.
نویسنده در این داستان ضمن به‌کارگیری همه عناصر داستان‌های وسترن، قصه‌ای خلق می‌کند که می‌تواند برای مخاطبان ناآشنا با این ژانر نیز جذاب باشد؛ چرا که داستان او بر مولفه‌های اصلی طنز بنا شده و خودش را تنها مقید به خنداندن مخاطب به وسیله هر نوع شوخی منطبق بر جریان‌های روز وتاریخ مصرف‌دار کمدی نمی‌داند.
داستان «مرغ سوخاری برای جنازه» پر از ریزه‌کاری‌های جذاب و دیالوگ‌های دوست‌داشتنی است. هوشمندی و استعداد شفیعی برای انتخاب اسم شخصیت‌های داستان نیز مثال زدنی است. از جمله اسم‌هایی نظیر پتوی بچه، بخار پادار، قوز بزرگ و…
شوخی با موقعیت طنزآمیز گربه‌ها در فضای زندگی روزمره آدم‌ها از دیگر ویژگی‌های داستان است؛ آنجا که نویسنده به گربه‌های جوان و نازکی اشاره می‌کند که معمولا تصویرشان روی کاغذهای کادو چاپ می‌شود. «مرغ سوخاری برای جنازه» در بحبوبه ماجراهای پر از فراز و فرود خود، و در ریتم سریع و طنز نفسگیرش، روزنه‌ای هم به سوی یک داستان عاشقانه میان کلانتر و گربه ماده‌ای باز می‌کند که باند جنایتکاران به دنبال درست کردن یک کیف زنانه گران قیمت از پوست او بوده‌اند. اما شفیعی حتی در بیان این دلدادگی هم دست از شوخی برنمی‌دارد.