نمای دور:اکرم دشتیان: «گوهر» از متنی ساده و روان برخوردار است. نویسنده، کتاب را با پیشینه خانوادگیاش، با هدف آشنایی مخاطب با خاستگاه فرهنگی، اجتماعیاش و بینش مردم اشکذر آغاز کرده است. فضای کلی کتاب در روستای اشکذر کلید میخورد و نقطه آغاز کتاب، به دنیا آمدن «گوهر» در سال 1308 است. ماجراهای کتاب با بزرگ شدن وی و ازدواجش با علی و به دنیا آوردن فرزندانش تا پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس ادامه مییابد. راوی خاطرات، فرزند گوهر است و ماجراها را با توجه به تمام جزئیات آنها و فرهنگ مردم اشکذر بازگو میکند و جریانهای تاریخی سالهای پیروزی انقلاب و هشت سال دفاعمقدس را زیر نظر دارد. در صفحه 231 کتاب آمده است: با شروع جنگ، گروهی از آوارگان و جنگزدگان هم به اشکذر آمدند. آنها را در خانههای سازمانی و بعضی ساختمانهای دولتی و جاهای دیگری که خالی افتاده بود، جا دادند.
از کتاب:سیفی مجروح شده و رفته بود کنار کوه، در جایی غارمانند پناه گرفتهبود. خون زیادی ازش رفته و به حال نشسته شهید شده بود. بدنش به حالت نشسته خشک شده بود. همینطوری هم دفن شد. چهار تن از شهدا در یکروز در اشکذر تشییع شدند. از گوشهوکنار شنیده میشد که کاظم ما و علیمحمد سلمانی هم مفقود شدهاند که خودشان آمدند. از گردان 360 نفره آنها، 60 نفر و از گروهان 90نفره آنها، 16 نفر زنده مانده بودند.صفحه 269
گوهر
23,000 تومان قیمت اصلی: 23,000 تومان بود.20,700 تومانقیمت فعلی: 20,700 تومان.
نمای نزدیک:«گوهر» از جهاتی شبیه به «دا» است. هر دو کتاب، خاطرات مربوط به جنگ هستند و راویان هر دو، خاطره گوییشان را از جایی شروع میکنند که مادرشان یعنی «گوهر» و «دا» متولد میشوند. باقی ماجراها هم در هر دو کتاب منتهی به انقلاب و جنگ تحمیلی میشود.
مهدی جعفرینسب اشکذری در کتاب «گوهر»، دست مخاطب را میگیرد و با خود میبرد به اشکذر یزد. او با صداقت و صراحتی غریب، ماجرای این را که پدرش در اشکذر به مادرش دل میبندد روایت میکند و بعد میرسد به ازدواج آنها و تولد بچهها. اساسا فصل اول کتاب، از تولد گوهر- مادر راوی- آغاز میشود و تا آغاز انقلاب اسلامی ادامه مییابد. جعفرینسب در این فصل، از آداب و رسوم مردم اشکذر میگوید و محصولاتی که میکاشتند و بازیهای کودکانه؛ بعد هم میرود به سراغ مریضی سخت مادرش که البته به خیر میگذرد و تولد پشت هم بچهها که تعدادشان به 12 فرزند میرسد. از کنار مراسم آیینی در محرم و صفر هم بیاعتنا نمیگذرد.
فصل دوم کتاب، با زمزمههای انقلاب اسلامی شروع میشود که بیتردید اشکذر و مردمش هم در به ثمر رسیدن آن نقش ایفا میکنند. پایانبخش این فصل، آنجایی است که راوی به مشهد رفته و در راه برگشت، از رادیوی اتوبوس میشنود که عراق به ایران حمله کرده است.
بدین ترتیب فصل سوم کتاب شکل میگیرد که به ایام دفاع مقدس اختصاص دارد. حالا از خانواده پر اولاد جعفری که حاصل ازدواج گوهر و همسرش علی هستند، چهار پسربه جبهه میروند: محمدحسین، جواد، حسن و عباس. همگی هم در عملیات رمضان شرکت میکنند. بعد هم راوی کتاب«گوهر» به جنگ میرود. روزهای ملتهبی است؛ خبر میرسد که عباس مجروح و حسن اسیر شده است. بعد هم عباس به شهادت میرسد که حتی پیکر مطهرش باز نمیگردد. محمدحسین، شهید بعدی است که خانواده جعفرینسب تقدیم میکند. در همه این اتفاقات هم گوهر، چون شیر زنی ایستاده است و خم به ابرو نمیآورد.
اگرچه درگذشت گوهر، فضای کتاب را غمزده میکند، اما پایانبندی آن، با بازگشت حسن از اسارت و پیکر شهید عباس، شوقبرانگیز است. تصاویر انتهای کتاب هم بر جذابیت و اثربخشیاش افزودهاند.
در انبار موجود نمی باشد
قطع کتاب |
رقعی |
---|---|
رده سنی |
بزرگسال |
تعداد صفحه |
336 |
ناشر | |
نویسنده | |
شابک |
9786001752650 |
نوبت چاپ |
اول |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.