سیندخت حریر روی صورتش را کنار زد و با ابروان در هم گرهشده، به مرد چشم دوخت:- برای سمندم هم کجاوهای داری؟ اگر او را هم در کجاوهای جای دهی، همچون زنان دیگر زیر سایهبان خواهم رفت. هرچند این یک قافلهٔ خانوادگی است و من را شوقی برای ورود به حریم دیگران نیست.مرد شگفتزده از او دور شد. از خیرهسری دختر در همین یکی دو روز همسفری، چیزهایی شنیده بود اما اینک به چشم خود میدید که او بهراستی مردی است مقاوم در هیئت یک دختر ماهرو! شنیده بود که این دختر عجم که قبیلهٔ مولا خلیل به اسم شاهزاده میشناسندش، بازماندهٔ کاروان شبیخونزدهای است. زخمهای بازویش همچنان روی پیراهن حریر، با پارچهای کتانی بسته شده بود و مرد به چشم خود میدید که با این وجود، دختر چگونه مردانه اسب میراند و گاه تیری در چله کمان نهاده و دل به شکاری میسپارد.»
مشاهده سبد خرید “محمدجواد و شمشیر ایلیا” به سبد خرید شما اضافه شد.
-10%محبوبه زارع
روزگار مردم پیش از فرج
30,000 تومان 27,000 تومان
در مکتب اهل بیت 43: نگاهی نو به عبدالله بن سینا
5,500 تومان 4,950 تومان
فصل فیروزه
45,000 تومان 40,500 تومان
هیچ کس نمی داند اما این دو عاشق، کسی را جز یک دیگر نمی خواهند. حتی اگر پسر چیزی جز همان حجره فیروزه تراشی را نداشت، باز هم دختر ثروتمندترین تاجر نیشابور کسی جز او را انتخاب نمی کرد. این عشق عمیق و واقعی باطن جان هر دو دلداده زرتشتی را می سوزاند. یک روز صبح اما ورق برمی گردد. پسر به همه چیز پشت می کند و عهد می شکند. می گویند کسی از نیشابور رد شده و دل از او برده است. دختر تا از زبان خودش نشنود، باور نمی کند…
موجود
شناسه محصول:
9786008460404
دسته: رمان و داستان, کتاب
برچسب: حضرت معصومه, داستان مذهبی, دخترانه, رمان
توضیحات
توضیحات تکمیلی
وزن | 136 گرم |
---|---|
نوع جلد |
جلد نرم |
شابک |
9786008460404 |
تعداد صفحه |
112 |
ناشر | |
رده سنی |
بزرگسال, نوجوان (ج – د) |
نوبت چاپ |
دهم |
سال انتشار |
1398 |
نویسنده |
نظرات (0)
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “فصل فیروزه” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.