برشی از کتاب فرزند کعبه:
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) و ابوبکر در حال خروج از مسجد پیامبر(صلی اللهعلیهوآله) هستند که یکدفعه رو در روی هم قرار میگیرند. لحظهای سکوت میانشان برقرار میشود. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نگاهی معنادار به ابوبکر میاندازد. میگوید: «ای ابوبکر، اگر من رسول خدا را به تو نشان بدهم و او به تو بگوید که علی جانشین من است، آیا میپذیری و خلافت را به من واگذار میکنی؟!»
ابوبکر میخکوب میشود. بیاختیار خندهاش میگیرد. با خود میگوید: «درست شنیدم؟! علی دارد چه میگوید؟! پیامبر که سالهاست وفات کرده!»
ابوبکر درحالیکه نمیتواند از خندهاش جلوگیری کند، با لحنی شُل و خندهدار پاسخ میدهد: «آری علی، اگر پیامبر به من بگوید خلافت را به تو بدهم، اطاعت میکنم.»
– پس برویم.
ابوبکر سر تکان میدهد و با تعجب میپرسد: «کجا؟»
– به محضر رسول خدا!
لبخند از روی لبان ابوبکر میرود. شوکه میشود…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.