برشی از کتاب کاخ:
«به محمودی و بارزانی و مفتخر اشاره میکنم که با حرکت من بیرون بیایند. نزدیک که میشوند، اسلحه را بالا میگیریم و از پشت درخت بیرون میآییم. خشکشان میزند. برای چند ثانیه، همهجا ساکت است.
نگاهم به زنی میافتد که جلو ایستاده و دستهایش میلرزد. نفر دوم، زهره کریمی است و کنارش بختیار ایستاده که چشمهایش از حدقه بیرون زده. آنها هم با دیدن من تعجب کردهاند؛ بعد از درگیری پارسال، توقع نداشتهاند اینجا پستمان به هم بخورد. نگرانیام بیشتر میشود. لحظهای تعلل کنم، به ما رحم نمیکنند. مردی که افسار قاطر زهره را در دست گرفته، یک کلاه پشمی به سر دارد که تا گوشهایش پایین کشیده شده و دائم با سبیلهایش بازی میکند. بختیار هم که یک دستش به اسلحه کمری است، بیحرکت ایستاده.
دو قدم جلو میروم، دستم را بالا میگیرم و بلند افضل را صدا میزنم. افضل و نیروهایش و همه بچههایی که در اطراف سنگر گرفتهاند، بیرون میآیند. بختیار دست به اسلحه میبرد و پشتسرش همه گلنگدن میکشند. آنهایی که سوار قاطر هستند،
از این فرصت استفاده میکنند، پیاده میشوند و پشت قاطرشان سنگر میگیرند. شش دانگ حواسم به بختیار است، میدانم آدم کاربلد و نترسی است. حساب که میکنم، بچههای ما به آنها غالب هستند. میترسم درگیری وضعمان را بحرانی کند.
بختیار که حالا اسلحهاش را بالا گرفته، میگوید: «ها؟! چهتون شده، کمین کردید؟ اینجا که دیگه ایران نیست.»
مهدی رضا کارگر –
بسیار بسیار کتاب نو ، جدید ، گرانسنگی هست و پر از ناگفته های نیروهای مخصوص سپاه و عملیات های برون مرزی در خاک عراق در زمان دفاع مقدس
مهدی –
خیلیییی عالی، خواهشم اینه به سازمان های سینمایی مثل اوج این کتاب رو ارائه بدید…
واقعا پتانسیل ساخت سریال ها و فیلم های سینمایی از روش رو داره، آدم غرق سرگذشت جذاب اون عملیات میشه و تمام صحنه ها رو تصور میکنه
همچین قهرمان هایی داشتیم و داریم که آمریکا با هالیوود باید به زور تخیلشونو بسازه
خدا سردار سرلک رو برامون حفظ کنه
رضا –
واقعا کتاب عالی ای است . غرب با گفتن داستان های تخیلی فرهنگ خود را معرفی می کند در حالی که ما قهرمانان واقعی داریم و باید از آنها استفاده کنیم .
سردبیر –
سلام دوست عزیز ممنون که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتین
ناصر سلامت –
سلام،روایت واقعی کتاب کاخ ، از عملیات های سری برون مرزی جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس در حوزه جنگ های نامنظم و چریکی و پارتیزانی، شاید هم در تاریخ جنگ های ویژه و نامنظم معاصر دنیا و منطقه به نوع خودش خاص همانند ندارد، که توسط نیروهای تیپ۶۶ ویژه هوابرد سپاه در عمق ۵۵۰کیلومتری خاک دشمن در شهر سرسنگ عراق،با کار اطلاعاتی و شناسایی دقیق،طراحی بسیار هوشمندانه،نیروهای آموزش دیده با مهارتهای و تخصص نظامی تاکتیکی، تکنیکی ، آمادگی جسمانی ،اعتماد بنفس روحیه بالایی روانی، زندگی در شرایط سخت جغرافیایی در بهمن ماه زمستان سال۶۶ در روز روشن ساعت۱۶٫۱۵ اهداف مورد نظر منهدم و تعداد زیادی از دشمن مجروح یا به هلاکت رسیدن.رزمندگان تیپ ۶۶ ویژه هوابرد سپاه با توکل به خداوند و توسل به مولای خود اباعبدالله الحسین علیهالسلام با شجاعت،دلیری،ولایت پذیری ،این ماموریت غیر ممکن را بدون هیچ تلفاتی با موفقیت انجام دادن و به سلامت به میهن عزیزمان بازگشتن ،ضمن تشکر از روایت استاد عزیزم برادر سرلک و نویسندگی برادر علی حمیدی ،بسیار زیبا خوب در قالب رومان داستانی و روان که قابل استفاده تمام اقشار جامعه باشد به رشته تحریر در آمده.
ما تمام توان و تلاش خود را در به تحریر کشیدن و ضبط و ثبت قسمتی های از ماجرای عملیات و سختهای آموزش قبل از عملیات،حرکت به سمت مسیرهای رسیدن به اهداف در عمق خاک دشمن با تهدیدات امنیتی و اطلاعاتی و نظامی.و جغرافیایی کوهستانی با ویژگیهای مسیرهای صعبالعبور،آب هوای متغیر ،باران ،برف، کولاک ،سرما، رودخانه های فصلی و دایمی با مشکلات خودش، و دشمن و احزاب مخالف ایران که هر لحظه احتمال درگیری و محاصره و اسیری و مجروح و شهادت وجود داشت. ماموریت که برای ما یک درصد راه بازگشت نداشت،عدم ارتباط و دوری خانواده به مدت نزدیک ۴ماه ،تشنگی،گرسنگی،بی خوابی های طولانی،خستگی عدم یاری پاها و بدن، فکری جسمانی،تاول پاها ،خیلی مشکلات و سختیها وخوشیهای که قلم در نوشتن آن کم میآورده ……..آنهم با پای پیاده با وسایل و تجهیزات کامل، فقط هر چند نفری یک قاطر در اقلیم کردستان عراق. بخشی از اتفاقات در مسیر رفت و عملیات و برگشت در ماموریت بسیار حیاتی و با ارزش بوده است. از ملت عزیز ایران با تمام سلایق در خواست دارم ،حتما کتاب کاخ را مطالعه نمایید.تا از بخشی کوچکی از رشادتهای رزمندگان و فرزندان خودشان در هشت سال دفاع مقدس در جنگهای نامنظم وچریکی تیپ ۶۶ ویژه هوابرد نیروی زمینی سپاه آشنا شده و روایت گر این حماسه ها غرور آفرین برای نسل های امروز و فردا باشند.آخر کلام یاد کنیم از مرد بزرگ و قهرمان ملی هم فرمانده و تربیت و آموزش دهنده ما، شهید سردار محمد ناظری .خداوند عاقبت همه را به خیر کند،البته با شهادت باشد خیلی بهتر است.
یکی از رزمندگان حاضر در عملیات فوق ،
ناصر سلامت ،