کتاب «من برمیگردم» داستان یکی از ۶ زنِ بزرگ است، ۶ زن که هر کدام در یک دوره تاریخی زندگی کردهاند و زندگی پر فراز و نشیبشان به طریقی با یکدیگر پیوند خورده است.
موضوع رجعت، همیشه برای شیعیان جالب و مورد سوال بوده است. زمانی که حرف از رجعتکنندگان به میان میآید، بسیاری از ما به طور ناخودآگاه یاد مردانی میافتیم که در روز ظهور همراه امام زمان هستند، غافل از اینکه در روایتی صحیح از امام صادق نام بانوان رجعت کننده در روز ظهور مطرح شده است.
نقطه مشترکِ زنان «من بر میگردم»، «انتخاب» است. انتخاب حق و حقیقت در جامعهای که برای زنان حق انتخاب چندانی قائل نبودند. همه زنان این داستان در موقعیتی قرار میگیرند که باید با یک تصمیم مسیر زندگی خود را مشخص کنند اما این انتخاب و گذر از این دوراهی گاهی به قیمت جانشان تمام میشود.
در کتاب به فراخورِ زمانِ زیست زنان با ویژگیهای حاکم بر جامعه در هر دوره هم آشنا میشویم. اما عمده داستان در دوران هارون الرشید و امام هفتم میگذرد.
فاطمه دولتی نویسنده کتاب در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات فارس گفت: «داستان من، یک داستان زنانه پرامید است. قصد داشتم با معرفی زنانِ قهرمانی که تقریبا ناشناخته هستند و قرار است روزی دوباره در رکاب امامشان قدم بردارند، به زنان و دختران جامعه بگویم میتوانیم در هر دورهای، با هر موقعیت اجتماعی و سبک زندگی، الگوی شایسته انتخاب کنیم و مطمئن باشیم انتخابهایمان میتواند ما را به سربازی امام زمان برساند.»
در برشی از این کتاب میخوانیم: «یک هفته پیش، من مُردم. در اتاقی که دستم را برای اولینبار گرفته بود، همانجا که توی گوشم زمزمه کرده بود: «تو بانوی قلبِ منی»، زیر سقفی که برای اولین بار پسرمان، امین را دیده و از شوق به سجده افتاده بود.
به تصویر خودم در آینه نگاهم میکنم. زنی بلندقامت میبینم با صورتی به سفیدی برفهای دست نخورده، با چشمهایی که سرخ و تر نیست. یک هفته برای گریه کردن وقت داشتم، برای کنار آمدن با خودم.
این یک هفته مانند هزار سال گذشت، تلخ و کشدار. حالا که دل از همه چیز بریدهام و قصد رفتن دارم، امید میخواهم، کمی نور، چیزی شبیه خورشید که یخبندانِ قلبم را آب کند، تا فرصت جوانه زدن پیدا کنم، سبز شدن.»
کتاب «من برمیگردم» به قلم فاطمه دولتی، توسط انتشارات جمکران وارد بازار نشر شد.